طاووس - Tavoos

وبلاگی برای با هم بودن !

طاووس - Tavoos

وبلاگی برای با هم بودن !

بخشش ، رسم عاشقان است .

بخشش ، رسم عاشقان است . 

عاشق شدن ، عیب نیست و عاشق ، گناه کار نیست ، عشق ، معیوب نیست بلکه آرزویی ست که همگان برای برآوردنش ، تلاش بسیار کرده اند اما موفقیت ، نصیب هر کسی نشده و نمی شود . کسی که بخواهد عاشق باشد . باید سالم باشد و بهترین چیزها را برای همگان بخواهد و بی درنگ باید راست گو و درست کار باشد . کسی که ادعا می کند عاشق شده ، نباید بر گناهانش بیفزاید و به دیگران ظلم کند زیرا عشق ، کمیتی پاک است و با خود ، پاکی را به ارمغان می آورد . عاشق دوست دارد زیر باران قدم بزند چون باران هم پاک است اما بیش از همه ، عاشق واقعی پاک است و معشوق باید با دلی سرشار از دوستی ، قلب عاشق را پذیرا باشد و به آن لطف و بخشش عطا نماید زیرا بخشش ، رسم عاشقان است و عاشق در همه حال بخشنده است .

تندیس آفرینش

مردی در مزرعه اش مشغول کند و کاو بود . که مجسمه ای زیبا و مر مرین یافت . آن را برداشت و نزد مردی که شیفته ی آثار باستانی و اشیای عتیقه بود ، برد و به او نشان داد . مرد آن را به گران ترین قیمت از او خرید ف سپس هر کدام به راه خود رفتند . همان طور که مرد فروشنده به خانه اش باز می گشت ، با خود اندیشید : « این همه پول ، چه قدر زیاد است و به راستی مرا شگفت زده می کند که مرد عاقلی این همه پول را صرف خریدن تکه سنگی بی زبان و بی حرکت می کند ، در حالی که از هزاران سال پیش ، در زیر خاک مدفون بود و کسی از وجودش آگاه نبود . »
در همان لحظات ، خریدار مجسمه ، متفکرانه به آن نگاه می کرد و با خود می گفت : « تو چه قدر زیبایی ، تو چقدر زنده ای ، خداوند تو را مبارک گرداند ، تو رؤیای کدام روح آسمان هستی ؟ به راستی ، آن طراوت و زیبایی را خواب هزار ساله در آرامش زمین به تو بخشیده است ! به خدا سوگند ، نمی فهمم چگونه انسانی می تواند چنین پیش کشی نادر و بی نظیر را به پولی بی جان و فناپذیر بفروشد ؟! »

دانستنی های جالب !

عمارت استیت بیلدینگ با 102 طبقه و به ارتفاع 443 متر در جزیره مانهاتان آمریکا می باشد که تنها در ندت یک سال و چهل و پنج روز و با کار هفت میلیون کارگر در هر ساعت ساخته شده .
برج پیزا واقع در ایتالیا هر سال یک چهارم اینچ کج تر می شود .
ادیسون « مخترع برجسته آمریکایی » متجاوز از 2500 اختراع را به ثبت رسانده است .
مورچه های کارگر مدت 7 سال و مورچه ی ملکه مدت 15 سال عمر می کند .
مگس « تسه تسه » هر ساله باعث مرگ و میر دست کم 66 هزار نفر در کل جهان می شود .
اولین کالای تجاری بین المللی دنیا ، بنزین و دومین کالا قهوه است .
الکساندر گراهام بل « مخترع تلفن » هیچ وقت به همسر و مادرش تلفن نزد زیرا هر دوی آنها ناشنوا بودند .
ادوکلن نخستین بار به عنوان ماده ای حفاظتی در برابر طاعون به کار می رفت .
حس بویایی خرس تقریبا صد برابر قوی تر از انسان است .

درسی از لقمان !

روزی لقمان به پسرش گفت : « امروز به تو 3 پند می دهم تا کامروا شوی :
اول این که سعی کن در زندگی ، بهترین غذای جهان را بخوری .
دوم این که در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی .
سوم این که در بهترین کاخ ها و خانه های جهان زندگی کنی . »
پسر گفت : « ای پدر ! ما یک خانواده ی بسیار فقیر هستیم . من چطور می توانم این کارها را انجام دهم ؟ »
لقمان جواب داد : « اگر کمی دیر تر و کم تر غذا بخوری ، هر غذایی که می خوری ، طعم بهترین غذای جهان را می دهد .
اگر بیش تر کار کنی و کمی دیر تر بخوابی ، در هر جا که خوابیده ای ، احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .
اگر با مردم دوستی کنی ، در قلب آنان جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست . »

وقتی هیچ فاصله ای نیست !

استادی از شاگردش پرسید : « چرا ما وقتی عصبانی هستیم ، داد می زنیم ؟ چرا مردم هنگامی که خشمگین هستند ، صدایشان را بلند می کنند و سر هم داد می کشند؟ »
شاگردان فکر کردند و هر کدام جواب هایی دادند اما پاسخ های هیچ کدام ، استاد را راضی نکرد .
سر انجام او چنین توضیح داد . « هنگامی که دو نفر از دست یکدیگر عصبانی هستند . قلب هایشان از یکدیگر فاصله می گیرد . آنان برای اینکه فاصله را جبران کنند ، مجبورند داد بزنند ، هر چه میزان عصبانیت و خشم بیش تر باشد ، این فاصله بیش تر است و آنان باید صدای شان را بلندتر کنند .
هنگامی که دو نفر عاشق همدیگر باشند ، سر هم داد نمی زنند ، بلکه به آرامی با هم صحبت می کنند چون قلب های شان بسیار کم است . »
استاد ادامه داد : « هنگامی که عشق شان به یکدیگر بیش تر شد ، آنان حتی حرف معمولی هم با یکدیگر نمی زنند و فقط در گوش هم نجوا می کنند و عشق شان باز هم به یکدیگر بیش تر می شود .
سر انجام ، حتی از نجوا کردن هم بی نیاز می شوند و فقط به یکدیگر نگاه می کنند . این هنگامی ست که دیگر هیچ فاصله ای بین قلب های آنان باقی نمانده باشد . »

سهم من از زندگی ؟

 

سهم من از زندگی کنجی نشستن ، غصه خوردن نیست . سهم من از زندگی افسوس بودن یا نبودن نیست . سهم من از زندگی احساس خوب زنده بودن ، شاد بودن دیدن لبخند تو تنها نبودن یا به تعبیری  « نشستن بر لب جوی است » و آری هر نفس ، یعنی امید .

حقیقت چیست ؟

 

از هیاهوی واژه ها خسته ام ، من سکوتم را از اوراق سپید آموخته ام . آیا سکوت روشن ترین واژه ها نیست ؟ همیشه در خلوت مرگ را مجسم دیده ام ، آیا مرگ خونسردترین واژه ها نیست ؟ تا چشم گشودم از چشم زندگی افتادم . شبی شاید ، امشب زیر نور یک واژه خواهم نشست . نام خونسرد معشوقه ام را بر حواس پنجگانه ام خال خواهم کوفت .و هم زمان پایین آخرین برگ خاطراتم خواهم نوشت : پایان !